در فرهنگ لغات فارسی واژه ی عقد به معنی محکم کردن ، گره زدن و پیمان بستن می باشد.
قدیمی ترین مراسم عروسی ایرانی که در تاریخ ثبت شده است به زمان حمله ی اسکندر مقدونی به ایران باز می گردد که در آن زمان او و لشکریانش با تعداد زیادی از زن های ایرانی به سبک زرتشتی ازدواج کردند.
واژه ی عروس که به معنای سفید می باشد برای اولین بار در ادبیات اوستایی و دوره ی ساسانیان استفاده شده است . در مراسم عقد ، عروس و داماد لباسی سفید ، بلند و چین دار که سمبل خلوص ، بی گناهی و پاکی است را برتن و دو ریسه ی گل به گردن داشتند ، داماد شالی در دست می گرفت و روی پیشانی هر دو خال قرمز می گذاشتند . داماد خالی به شکل خورشید و عروس خالی به شکل قرص ماه بر پیشانی می گذاشتند که این رسم آئین زرتشت در هند و پاکستان هنوز هم پابرجاست .
سفره ی عقد روی زمین و رو به طلوع خورشید پهن می شود مراسم عقد باید در طول روشنی هوا برگزار شود تا عروس و داماد را در نور و روشنایی به عقد یکدیگر در آورند.
طبق رسوم ، سفره ی عقد در خانه ی پدری عروس پهن می شود و در مراسم عقد ، آقای داماد باید سمت راست عروس خانم بنشیند که این نیز به آئین زرتشتی برمی گردد و نشانه ی احترام است . رنگ آمیزی اجزای سفره و نوع چیدمان آن ها زینت بخش سفره است . سفره ی عقد معمولا از جنس ترمه تهیه می شده است .
در زمان باستان به رنگ سبز پهن می شده . این رنگ مخصوص دین زرتشت و به نشانه ی حیات و جاودانگی بوده است. اما در این روزها از رنگ سفید که نشانه ی پاکی و خلوص است برای سفره عقد استفاده می شود . البته اکثرا رنگ سفره را با لباس عروس هم ست می کنند که ایده ی قشنگی هم می باشد.
ابتدا مراسم مذهبی انجام می گرفت . بدین صورت که عروس و داماد روبه روی هم می نشستند در حالی که دو نفر پارچه ای همانند پرده بین آنها می گرفتند تا عروس و داماد نتوانند یکدیگر را ببینند. سپس دو روحانی دو سر یک پارچه را دور صندلی آنان گره می زدند که این گره ی نکاح یا یگانگی نام داشت . سپس دست راست عروس و داماد را با ریسمانی هفت بار به هم می بستند و بعد دنباله ی ریسمان را هفت بار دور گره ی نکاح می بستند که به این مراسم پیوند دست ها می گفتند . این کارها سمبل پیوندی ناگسستنی بوده است و بعد از انجام این مراحل پرده انداخته می شود و عروس و داماد زن و شوهر اعلام می شدند.